تشکیل دادن
مترادف تشکیل دادن: سازمان دادن، برگزار کردن، به وجود آوردن، شکل دادن، تاسیس کردن، برپا کردن، درست کردن
برابر پارسی: باز کردن، گشایش
معنی انگلیسی:
فرهنگ فارسی
مترادف ها
قالب کردن، پروردن، ساختن، بشکل در اوردن، تشکیل دادن، سرشتن، شکل گرفتن، فرم دادن، متشکل کردن
درست کردن، سازمند کردن، تشکیل دادن، متشکل کردن، سازمان دادن، تشکیلات دادن، سرو صورت دادن
پایه زدن، ریختن، قالب کردن، ساختن، ساختمان کردن، تشکیل دادن، تاسیس کردن، بر پا کردن، بنیاد نهادن، ذوب کردن، قالب ریزی کردن
ترکیب کردن، تشکیل دادن، تاسیس کردن
تشکیل دادن، تلفظ کردن، سراییدن، با صدا ادا کردن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
والذین
فراهم کردن، سرشتن