تشویه
/taSviye/
لغت نامه دهخدا
تشویة. [ ت َش ْ ی َ ] ( ع مص ) زشت خلق کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). زشت خلق گردانیدن. ( زوزنی ). زشت گردانیدن روی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). زشت کردن روی و جز آن. ( آنندراج ). || چشم بد رسانیدن کسی را. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
بریانی دادن بریانی خورانیدن کسی را
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. به کسی چشم بد رسانیدن.
پیشنهاد کاربران
کباب کردن