تشفیق

لغت نامه دهخدا

تشفیق. [ ت َ ] ( ع مص ) کم کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). کم کردن چیزی را. ( از اقرب الموارد ). || بد بافتن جامه را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس