تشریفات
/taSrifAt/
مترادف تشریفات: آداب، اتیکت، تجمل، تکلف، فرمالیته، مراسم
برابر پارسی: آیین ها
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
تشریفات (آلبوم تستامنت). «تشریفات» ( به انگلیسی: The Ritual ) آلبومی از تستمنت است که در سال ۱۹۹۲ میلادی منتشر شد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: تشریفات (آلبوم تستامنت)
مترادف ها
لوازم، کمک، کار، یاری، سابقه، وظیفه، خدمت، بنگاه، تشریفات، عبادت، استخدام، اثاثه، سرویس، نوکری، زاوری، درخت سنجد، یک دست ظروف، نظام وظیفه
جشن، تشریفات، مراسم، رسم
تشریفات، اداب
تشریفات، فرمالیته اداری، رسمیت، رعایت اداب و رسوم
تشریفات، پیوند نامه، موافقت مقدماتی، پیش نویس سند، اداب و رسوم
تشریفات، تشریفات مذهبی، ایین پرستش
تشریفات، نشاسته، اهار
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
بیشتر مردم؛ خدارا میخون در حدّی تشریفات وافتخارات وکسب امتیازات باشد؛ نه بیشتر.
نه عبودیت
نه طاعت
نه تکلیف
نه هزینه
. . .
خدا یک طرفه؛
از آسمان به زمین؛
از بالا به پائین
از بیرون به جیب
از بانک به حساب ( جائزه - هدیه - . . . . )
. . .
نه عبودیت
نه طاعت
نه تکلیف
نه هزینه
. . .
خدا یک طرفه؛
از آسمان به زمین؛
از بالا به پائین
از بیرون به جیب
از بانک به حساب ( جائزه - هدیه - . . . . )
. . .
تشریفات : کارهایی که منشأ آنها قانون یا عرف یا اخلاق یا قرارداد است که با نظم و ترتیب خاص انجام می شود
تشریفات: کارها و اشکال بیرونی برخاسته از قانون یا فرهنگ برای برگزاری یک مناسبت برای ارج نهادن به یک ارزش، یک فرد یا یک گروه و یا معرفی یک فرد یا یک گروه. ( https://www. cnrtl. fr/definition )
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: پراکریس prākris ( سنسکریت: prakryā ) .
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: پراکریس prākris ( سنسکریت: prakryā ) .
آیینِ پذیرایی / مهماننوازی، سورِ پیشوازی
مقررات
پایزگان ( تشریفات ) ، پایزگانی ( تشریفات ) . . . . از پارسی میانه پایژک به چمار دسم و آیین و دنگ و فنگ
تشریفات شاد
واژه تشریفات مانند بیشتر واژه های عربی در زبان فارسی بی معنی و اضافی است .
وقتی می گوییم شهبانوی انگلیس یا شاه انگلیس تشریفاتی است یعنی " نمایشی " است نه مثلن آیینی
وقتی می گوییم فلانی وزیر تشریفات دربار بود یعنی وزیر آیینهای دربار یا وزیر پذیرایی بود
... [مشاهده متن کامل]
بهرحال این واژه خنده دار و بی معنی بی جا بکار میرود و معنی درستی هم ندارد
وقتی می گوییم شهبانوی انگلیس یا شاه انگلیس تشریفاتی است یعنی " نمایشی " است نه مثلن آیینی
وقتی می گوییم فلانی وزیر تشریفات دربار بود یعنی وزیر آیینهای دربار یا وزیر پذیرایی بود
... [مشاهده متن کامل]
بهرحال این واژه خنده دار و بی معنی بی جا بکار میرود و معنی درستی هم ندارد
آیین
زیبش: از بن زیبیدن ، کاری زیبنده ، در خور ، سزاوار