تشر
/taSar/
مترادف تشر: پرخاش، تندی، توپ، عتاب، معاتبه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) کلمه ای که از روی خشم بکسی گفته شود پرخاش عتاب .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
* تشر زدن: (مصدر لازم ) [عامیانه] به حالت تشر با کسی حرف زدن.
مترادف ها
تهدید، تشر
پیشنهاد کاربران
تشر =توپیدن ، پرخاش کردن ، تندی ، تذکر همراه باخشم ،
درزبان فارسی وکردی ولکی ولر ی وجود دارد و به همان مفاهیم بالا به کارمی رود . ودربیشتر موارد با توپ همرا است . توپ وتشر
درزبان فارسی وکردی ولکی ولر ی وجود دارد و به همان مفاهیم بالا به کارمی رود . ودربیشتر موارد با توپ همرا است . توپ وتشر
احتمال دارد تشر همان آتش کردن توپ جنگی باشد چون تش خلاصه شده ی اتش است و در زبان کردی هم به آتش ( تش ) می گویند چون همیشه توپ و تشر باهم گفته می شوند
تشر teshar
تهدید کردن با گفتار ، توپ وتشر باهم بکار می رود
تهدید کردن با گفتار ، توپ وتشر باهم بکار می رود
تَشَریدن
خشونت گرفتن بر کسی به قصد به کرسی نشاندن حرف و خواسته ی خود
سخنی که همراه با خشم، خشونت و اعتراض است و معمولا به قصد ترساندن و تهدید کردن کسی گفته می شود.