تشدد
/taSaddod/
مترادف تشدد: تندی، حدت، خشونت، درشتی، سختگیری، سختی، شدت، تندی کردن، خشونت به خرج دادن، درشتی کردن
متضاد تشدد: مدارا، نرمش، ملاطفت، تساهل، مدارا کردن
برابر پارسی: سختگیری، تندی، پرخاش
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱-( مصدر ) سخت شدن سختی کردن تندی نمودن . ۲- راندن دواندن . ۳-( اسم ) سختی درشتی . جمع : تشددات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. سختی کردن، درشتی کردن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید