تشتی

لغت نامه دهخدا

تشتی. [ ت َ ش َت ْ تی ]( ع مص ) زمستان جای مقام کردن. ( تاج المصادر بیهقی ).زمستان کردن. ( زوزنی ). به جایی در زمستان اقامت کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). اقامت کردن در شهر ایام سرما. ( از متن اللغة )( از المنجد ). || در زمستان دامنه کوه راچراگاه کردن. ( از متن اللغة ). و رجوع به شتا شود.

فرهنگ فارسی

زمستان جای مقام کردن

پیشنهاد کاربران

نوعی ظرف بزرگ که مخصوص شست وشو است
لگنی بزرگ که مخصوص شست وشو است
تشتی کشتی نیست معنی تشتی یعنی دوستی باهم بودن
لگنی بزرگ
نوعی ظرف

بپرس