تشبب

لغت نامه دهخدا

تشبب. [ ت َ ش َب ْ ب ُ ] ( ع مص ) غزل گفتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تشبیب. رجوع به تشبیب شود. || افروخته شدن آتش. سخت در گرفتن جنگ. ( از اقرب الموارد ) و رجوع به تشبیب شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس