تشانو

لغت نامه دهخدا

تشانؤ. [ ت َ ن ُءْ ] ( ع مص ) مثل تباغض. ( زوزنی ). یکدیگر را دشمن داشتن. یقال : تشانؤا اذا تباغضوا. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). تباغض. ( متن اللغة ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس