تسییی ٔ. [ ت َس ْ ] ( ع مص ) دوشیدن شیر گردآمده را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || فروگذاشتن شتر ماده ، شیر را از پستان بدون دوشیدن : سیأت و تسیأت الناقة، ارسلت اللبن من غیر حلب. ( از المنجد ). و رجوع به تسیؤ شود. || برآوردن اسب نره را، بدون استواری انعاظ آن : سیاء الفرس ادلی و لم یستحکم انعاظه. ( از متن اللغة ).