تسییح. [ت َ س ْ ] ( ع مص ) برد بافتن بخط. ( تاج المصادر بیهقی ). چادر مخطط بافتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). مخطط بافتن جامه با خطوط مختلف که یکسان نباشد. ( از متن اللغة ). || روان ساختن. ( از اقرب الموارد ). || فزونی یافتن کلام کسی. ( از متن اللغة ). || آراستن کلام کسی. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || برآوردن اسب نره را بدون استواری انعاظ. ( از متن اللغة ). و رجوع به تسییی شود.