تسکین کردن. [ ت َ کی ک َ دَ ] ( مص مرکب ) آرام کردن و از حالت هیجان چیزی را انداختن. ( ناظم الاطباء ) : بزن نشتر ز چشم مست بر شریان تاک دل به این شربت مگر تسکین توان کردن تب ما را.خان واضح ( از آنندراج ).