تسکف

لغت نامه دهخدا

تسکف. [ ت َ س َک ْ ک ُ ] ( ع مص ) پاشنه در ساختن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || پا بر آستانه درگذاشتن. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ): واﷲ لا اتسکف له ُ بیتا؛ ای لا ادخل له ُ بیتاً. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس