تسوید
مترادف تسوید: سیاه کردن، پیش نویس کردن، چرکنویس کردن، مسوده کردن ، نگاشتن، نوشتن
متضاد تسوید: پاکنویس کردن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- سیاه کردن تسوید اوراق . ۲- مسوده کردن پیش نویس کردن . جمع : تسویدات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [مجاز] نوشتن.
پیشنهاد کاربران
سیاهه کردن
نوشتن
نگاشتن
. . . مامور به ضبط وقایع ایام سفارت گردیده به تسوید این کتاب پرداخت.
سفرنامه میرزا ابوالحسن خان ایلچی _ حیرت نامه
نوشتن
نگاشتن
. . . مامور به ضبط وقایع ایام سفارت گردیده به تسوید این کتاب پرداخت.
سفرنامه میرزا ابوالحسن خان ایلچی _ حیرت نامه