تسهوک. [ ت َ س َ وُ ] ( ع مص ) آهسته و سبک رفتن ستور. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). نرم رفتن. ( اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). || زشت رفتن. || تسهوک در رفتن کسی ، افتادن وی. ( از متن اللغة ).ادبار. || هلاک شدن. ( از اقرب الموارد ).