تسمن

لغت نامه دهخدا

تسمن. [ ت َ س َم ْ م ُ ] ( ع مص ) فربه شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || مبالغت کردن شخص در آنچه در او نیست ، ازخوبی. ( از متن اللغة ). ادعا کردن شخص آنچه را از خوبی که دارای آن نیست. ( از المنجد ). || فراخی دوست داشتن در خوردنی و نوشیدنی. ( از متن اللغة ).

پیشنهاد کاربران

بپرس