تسلیم اصفهانی

لغت نامه دهخدا

تسلیم اصفهانی. [ ت َ م ِ اِ ف َ ] ( اِخ ) حسن صدرالافاضل. شاعری ادیب بود. او راست : رساله صبح صادق و دیوان اشعارش بالغ بر پنجهزار بیت است. ( از الذریعه ج 9 ص 170 ).

تسلیم اصفهانی. [ت َ م ِ اِ ف َ ] ( اِخ ) میرزا زین العابدین ، پسر میرزا معین الدین وزیر بکتاش خان حاکم بغداد. وی منشی محمدزمان حاکم کوه کیلویه بود. بیت اول دیوان وی این است :
به نامش میکنم اول رقم منشور دیوان را
چو تاج شمع زرین می کنم طغرای عنوان را.
( از الذریعه ج 9 ص 171 ).
و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.

تسلیم اصفهانی. [ ت َ م ِ اِ ف َ ] ( اِخ ) میرزا صادق نام داشته و چندی لوای سیاحت افراشته ارادت غلام علی شاه هندی راگزیده... گویند مردی صاحب ذوق بود اما به طریق سلسله جلالیه رفتار می نمود ملاقاتش اتفاق نیفتاد. چند سال قبل از این ( تاریخ تصنیف کتاب ) فوت شد دیوانش به نظر رسید قریب پنجهزار بیت است. این دو بیت از اوست :
صوفی که گوید بر ملا روی تو دیدم بارها
گر راست میگوید چرا بانگ انالحق میزند.
ترا با خلقت اشیا چه کار است
همان بهتر که اشیا را ندانی.
( ریاض العارفین ص 246 ).

فرهنگ فارسی

میرزا صادق نام داشته و چند لوای سیاحت افراشته ارادت غلام علی شاه هندی را گزیده

پیشنهاد کاربران

بپرس