تسلس کردن. [ ت َ س َل ْ ل ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ریا و مکر کردن. سالوس فروشی کردن. سالوسی کردن : او ندارد خود هنر الا همان کو تسلس میکند با مردمان.مولوی.و رجوع به تسلس شود.