دیکشنری
مترجم
بپرس
تسعیر کردن
معنی انگلیسی
:
convert
,
convertible
دنبال کنید
فرهنگ فارسی
( مصدر ) نرخ گذاشتن تعیین بها کردن . ۲- تبدیل کردن پول کشوری بپول کشور دیگر.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک