تسریق. [ ت َ ] ( ع مص ) منسوب کردن به دزدی. ( تاج المصادر بیهقی ). به دزدی منسوب کردن. ( زوزنی ). به دزدی منسوب کردن کسی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ) ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ). || دزدی کردن. ( بمعنی سرق ) ( اقرب الموارد ) ( از المنجد ): «لاتحسبن دراهماً سرَّقتها». ( اقرب الموارد ).