تسریع شدن


معنی انگلیسی:
speed

مترادف ها

quicken (فعل)
جان دادن به، روح بخشیدن، زنده شدن، تسریع شدن، تخمیر کردن، زنده کردن

urge (فعل)
انگیختن، اصرار کردن، ابرام کردن، تسریع شدن، با اصرار وادار کردن

فارسی به عربی

حافز

پیشنهاد کاربران

بپرس