[ویکی الکتاب] معنی لَا تُسْرِفُواْ: اسراف نکنید(اسراف :خارج شدن از حد اعتدال و تجاوز از حد در هر عملی که انسان انجام میدهد)
ریشه کلمه:
سرف (۲۳ بار)
«إِسْراف» از مادّه «سرف» کلمه بسیار جامعی است که هر گونه زیاده روی در کمیت، کیفیت، بیهوده گرایی، اتلاف و مانند آن را شامل می شود; و این روش قرآن است که به هنگام تشویق به استفاده کردن از مواهب آفرینش، فوراً جلو سوء استفاده را گرفته و به اعتدال توصیه می کند. بنابراین به معنای وسیع کلمه، هر گونه تجاوز از حدّ در کاری است که انسان انجام می دهد; ولی غالباً این کلمه در مورد هزینه ها و خرج ها گفته می شود. تعبیر به «اسراف» در سوره «طه» ممکن است اشاره به این باشد که آنها نعمت های خداداد، مانند: چشم، گوش و عقل را در مسیرهای غلط به کار انداختند. و اسراف چیزی جز این نیست که انسان نعمت را بیهوده بر باد دهد. و یا اشاره به این است که گنهکاران دو دسته اند: گروهی گناهان محدودی دارند و ترسی از خدا در دل، یعنی رابطه خود را به کلّی با پروردگار نبریده اند; اگر فرضاً ظلم و ستمی می کند، بر یتیم و بینوا روا نمی دارد، و در عین حال خود را مقصر می شمرد و در پیشگاه خدا روسیاه می داند. بدون شک چنین فردی گنهکار است و مستحق مجازات، اما با کسی که بی حساب گناه می کند و هیچ قید و شرطی برای گناه قائل نیست و گاهی به انجام گناه افتخار می کند و یا گناه را کوچک می شمرد، فرق بسیار دارد; چرا که دسته اول ممکن است سرانجام در مقام توبه و جبران برآیند، اما آنها که در گناه اسراف می کنند، توبه آنها بسیار بعید است. بالاخره «اسراف» آن است که بیش از حدّ، در غیر حق و بی جا مصرف گردد. در یکی از روایات اسلامی تشبیه جالبی برای «اسراف»، «اقتار» و حدّ «اعتدال» شده است; و آن این است: هنگامی که امام صادق(علیه السلام) این آیه را تلاوت فرمود، مشتی سنگ ریزه از زمین برداشت و محکم در دست گرفته و فرمودند: این همان «اقتار» و سخت گیری است; پس از آن مشت دیگری برداشت و چنان دست خود را گشود که همه آن به روی زمین ریخت، فرمودند: این «اسراف» است. بار سوم مشت دیگری برداشت و کمی دست خود را گشود، به گونه ای که مقداری فرو ریخت و مقداری در دستش بازماند; فرمودند: این همان «قوام» است.
(به فتح س - ر) تجاوز از حدّ. در صحاح گوید «السرف ضدّ القصد» راغب گوید: آن تجاوز از حد است در هر کار هر چند در انفاق شهذت دارد در اقرب گفته: آن ضدّ میانه روی و تجاوز از حدّ و اعتدال است. باید دانست اسراف و سرف هر دو به یک معنی است ولی به عقیده طبرسی اگر تجاوز در جانب افراط باشد اسراف گفته میشود و اگر در جانب تقصیر باشد سرف (ذیل آیه 6 سوره نساء). استعمال آن در قرآن همه جا از باب افعال است . در المیزان گفته: گوئی معنی جنایت یا نظیر آن به «اَسْرَفُوا» تضمین شده و لذا با «علی» متعدی گردیده است اسراف بر نفس آن است که بر آن با ارتکاب گناه تعدّی شود اعمّ از آنکه با شرک یا با گناهان صغیره و کبیره باشد. درباره این مطلبی است که انشاء اللّه در «قنط» خواهد آمد. * . دو امر اباحی و یک نهی تحریمی است به خوردن و اشامیدن اجازه داده و از تعدی در آن دو نهی میکند. * . مال یتیمان را به اسراف و عجله نخورید که مبادا بزرگ شوند و مانع گردند قید اسرافاً ظاهراً برای ذیل آیه است که فرموده هر که فقیر باشد به طور متعارف از اموال آنها بخورد. * . صریح آیه آن است که در انفاق باید میانه روی کرد و ایضاً ظاهراً مراد از آن انفاق از برای خود و غیر خود است این آیه نظیر .
ریشه کلمه:
سرف (۲۳ بار)
«إِسْراف» از مادّه «سرف» کلمه بسیار جامعی است که هر گونه زیاده روی در کمیت، کیفیت، بیهوده گرایی، اتلاف و مانند آن را شامل می شود; و این روش قرآن است که به هنگام تشویق به استفاده کردن از مواهب آفرینش، فوراً جلو سوء استفاده را گرفته و به اعتدال توصیه می کند. بنابراین به معنای وسیع کلمه، هر گونه تجاوز از حدّ در کاری است که انسان انجام می دهد; ولی غالباً این کلمه در مورد هزینه ها و خرج ها گفته می شود. تعبیر به «اسراف» در سوره «طه» ممکن است اشاره به این باشد که آنها نعمت های خداداد، مانند: چشم، گوش و عقل را در مسیرهای غلط به کار انداختند. و اسراف چیزی جز این نیست که انسان نعمت را بیهوده بر باد دهد. و یا اشاره به این است که گنهکاران دو دسته اند: گروهی گناهان محدودی دارند و ترسی از خدا در دل، یعنی رابطه خود را به کلّی با پروردگار نبریده اند; اگر فرضاً ظلم و ستمی می کند، بر یتیم و بینوا روا نمی دارد، و در عین حال خود را مقصر می شمرد و در پیشگاه خدا روسیاه می داند. بدون شک چنین فردی گنهکار است و مستحق مجازات، اما با کسی که بی حساب گناه می کند و هیچ قید و شرطی برای گناه قائل نیست و گاهی به انجام گناه افتخار می کند و یا گناه را کوچک می شمرد، فرق بسیار دارد; چرا که دسته اول ممکن است سرانجام در مقام توبه و جبران برآیند، اما آنها که در گناه اسراف می کنند، توبه آنها بسیار بعید است. بالاخره «اسراف» آن است که بیش از حدّ، در غیر حق و بی جا مصرف گردد. در یکی از روایات اسلامی تشبیه جالبی برای «اسراف»، «اقتار» و حدّ «اعتدال» شده است; و آن این است: هنگامی که امام صادق(علیه السلام) این آیه را تلاوت فرمود، مشتی سنگ ریزه از زمین برداشت و محکم در دست گرفته و فرمودند: این همان «اقتار» و سخت گیری است; پس از آن مشت دیگری برداشت و چنان دست خود را گشود که همه آن به روی زمین ریخت، فرمودند: این «اسراف» است. بار سوم مشت دیگری برداشت و کمی دست خود را گشود، به گونه ای که مقداری فرو ریخت و مقداری در دستش بازماند; فرمودند: این همان «قوام» است.
(به فتح س - ر) تجاوز از حدّ. در صحاح گوید «السرف ضدّ القصد» راغب گوید: آن تجاوز از حد است در هر کار هر چند در انفاق شهذت دارد در اقرب گفته: آن ضدّ میانه روی و تجاوز از حدّ و اعتدال است. باید دانست اسراف و سرف هر دو به یک معنی است ولی به عقیده طبرسی اگر تجاوز در جانب افراط باشد اسراف گفته میشود و اگر در جانب تقصیر باشد سرف (ذیل آیه 6 سوره نساء). استعمال آن در قرآن همه جا از باب افعال است . در المیزان گفته: گوئی معنی جنایت یا نظیر آن به «اَسْرَفُوا» تضمین شده و لذا با «علی» متعدی گردیده است اسراف بر نفس آن است که بر آن با ارتکاب گناه تعدّی شود اعمّ از آنکه با شرک یا با گناهان صغیره و کبیره باشد. درباره این مطلبی است که انشاء اللّه در «قنط» خواهد آمد. * . دو امر اباحی و یک نهی تحریمی است به خوردن و اشامیدن اجازه داده و از تعدی در آن دو نهی میکند. * . مال یتیمان را به اسراف و عجله نخورید که مبادا بزرگ شوند و مانع گردند قید اسرافاً ظاهراً برای ذیل آیه است که فرموده هر که فقیر باشد به طور متعارف از اموال آنها بخورد. * . صریح آیه آن است که در انفاق باید میانه روی کرد و ایضاً ظاهراً مراد از آن انفاق از برای خود و غیر خود است این آیه نظیر .
wikialkb: تُسْرِفُوا