تسرسر

لغت نامه دهخدا

تسرسر. [ ت َ س َ س ُ ] ( ع مص ) تنگبافی جامه و به اندک ریسمان بافتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تهلل. ( اقرب الموارد ). تهلل و تشقق. ( متن اللغة ).

پیشنهاد کاربران

بپرس