تسخید

لغت نامه دهخدا

تسخید. [ ت َ ] ( ع مص ) نم گرفتن اوراق و چفسیدن بعض آن بر بعض. ( منتهی الارب )( ناظم الاطباء ). نم گرفتن برگهای درخت و نشستن بعض آنها بر بعض دیگر. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ): سُخِّدَ ورق الشجر، بصیغة المجهول ؛ ندی و رکب بعضه بعضاً. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس