[ویکی نور] ابومحمد، سهل بن عبدالله بن یونس بن عیسی بن عبدالله تستری به سال 200 یا 201ق در تستر (شوشتر)خوزستان به دنیا آمد و نسبت وی به همین شهر برمی گردد.وی از عارفان بنام بود که سهلیان به او منسوبند.در زهد و بی اعتباری به زخارف دنیوی، کم نظیر بود و کراماتی به او نسبت داده اند.در مکۀ مکرّمه با ذو النون مصری(شخصیت معروف جهان تصوف متوفای 246) ملاقات کرد و از او بهرۀ فراوان گرفته، سخت شیفتۀ وی گردید.مدت زیادی در بصره سکنا گزید و به ریاضت و عبادت پرداخت و همانجا به سال 283 ق(برخی 273ق و برخی دیگر 293ق گفته اند.) وفات یافت. ابن بطوطه در سفرنامۀ خود می نویسد که نوه های تستری را در شوشتر دیده است.
تستری در شوشتر پرورش یافت و از سنین کودکی با تصوف آشنا گشت از وی نقل می شود که سه ساله بودم و شبها از خواب برخاسته نماز شب داییم را تماشا می کردم.محمد بن سوّار (دایی تستری) به من می گفت که به خواب روم، بیداری تو قلب مرا به خود مشغول می کند. روزی داییم به من گفت: نمی خواهی خدایت را ذاکر باشی، همان کسی که تو را خلق کرد. کیفیت آن را از او پرسیدم گفت، شبها سه مرتبه در دل بگو:الله معی، الله ناظر الی، الله شاهدی. بر همین منوال عمل کرده پس از مدتی احساس شیرینی خاصی در دل نمودم و آن را به هفت بار رساندم.بعد از یکسال به من گفت بر همین عمل تا هنگام مرگ ادامه بده زیرا هم در دنیا و هم در آخرت به نفع تو خواهد بود.همواره از این ذکر شیرینی درونی خاصی در خود احساس می کردم، روزی به من گفت:ای سهل، کسیکه خدا با اوست و او ناظر اعمالش می باشد و شاهد بر احوال اوست،گناه نمی کند، مبادا گناه از تو سر بزند.
شش یا هفت ساله بود که قرآن را حفظ نمود.به مدت 12 سال همواره روزه بود تا اینکه برای یافتن پاسخ سؤالی به بصره و سپس به آبادان آمده و جواب مردی به نام ابوحبیب حمزه بن عبداللّه عبادی او را آرام کرد.مدتی نزد او به فراگیری مشغول شد، سپس به شوشتر مراجعت نموده به زهد و تهجد و عبادت مشهور گشت.قوت سال خود را با یک درهم نان جو، سامان می داد و سحر را با نان جو می گذراند، پس از مدتی هر سه شب، پنج شب و هفت شب یک بار سحر می خورد،20 سال بر این منوال سپری کرد.سپس به مسافرت پرداخت و بسیاری از علما و اولیا را ملاقات کرد و بعد از مدتی به شوشتر بازگشت و از آن پس تمام شب را به عبادت می گذارند.وی از 21 سالگی مرجع پاسخگویی مشکلات علمی گشت و این بیانگر مقام علمی او می باشد.
آنچه در منابع مختلف مانند مرآة الجنان (حوادث سال 283)، وفیات الاعیان ابن خلکان،البدایة و النهایة، سیر اعلام النبلاء و معجم البلدان آمده فقط نام چند تن به عنوان کسانی که تستری از آنها علم،فرا گرفته، بیان شده است:
اسامی 25 تن نیز به عنوان شاگرد و صحابی تستری که برخی از او اخباری نیز نقل کرده اند، آمده است از جملۀ آنها:
برخی محققین بر این نظرند که تستری کتابی با خط خود به یادگار نگذاشت و آثاری که به وی منسوب است، خلاصه ای از مطالبی است که وی بر شاگردان خود بیان داشته و آنها بعد از وفات تستری به جمع آوری و کتابت آن پرداخته اند.
تستری در شوشتر پرورش یافت و از سنین کودکی با تصوف آشنا گشت از وی نقل می شود که سه ساله بودم و شبها از خواب برخاسته نماز شب داییم را تماشا می کردم.محمد بن سوّار (دایی تستری) به من می گفت که به خواب روم، بیداری تو قلب مرا به خود مشغول می کند. روزی داییم به من گفت: نمی خواهی خدایت را ذاکر باشی، همان کسی که تو را خلق کرد. کیفیت آن را از او پرسیدم گفت، شبها سه مرتبه در دل بگو:الله معی، الله ناظر الی، الله شاهدی. بر همین منوال عمل کرده پس از مدتی احساس شیرینی خاصی در دل نمودم و آن را به هفت بار رساندم.بعد از یکسال به من گفت بر همین عمل تا هنگام مرگ ادامه بده زیرا هم در دنیا و هم در آخرت به نفع تو خواهد بود.همواره از این ذکر شیرینی درونی خاصی در خود احساس می کردم، روزی به من گفت:ای سهل، کسیکه خدا با اوست و او ناظر اعمالش می باشد و شاهد بر احوال اوست،گناه نمی کند، مبادا گناه از تو سر بزند.
شش یا هفت ساله بود که قرآن را حفظ نمود.به مدت 12 سال همواره روزه بود تا اینکه برای یافتن پاسخ سؤالی به بصره و سپس به آبادان آمده و جواب مردی به نام ابوحبیب حمزه بن عبداللّه عبادی او را آرام کرد.مدتی نزد او به فراگیری مشغول شد، سپس به شوشتر مراجعت نموده به زهد و تهجد و عبادت مشهور گشت.قوت سال خود را با یک درهم نان جو، سامان می داد و سحر را با نان جو می گذراند، پس از مدتی هر سه شب، پنج شب و هفت شب یک بار سحر می خورد،20 سال بر این منوال سپری کرد.سپس به مسافرت پرداخت و بسیاری از علما و اولیا را ملاقات کرد و بعد از مدتی به شوشتر بازگشت و از آن پس تمام شب را به عبادت می گذارند.وی از 21 سالگی مرجع پاسخگویی مشکلات علمی گشت و این بیانگر مقام علمی او می باشد.
آنچه در منابع مختلف مانند مرآة الجنان (حوادث سال 283)، وفیات الاعیان ابن خلکان،البدایة و النهایة، سیر اعلام النبلاء و معجم البلدان آمده فقط نام چند تن به عنوان کسانی که تستری از آنها علم،فرا گرفته، بیان شده است:
اسامی 25 تن نیز به عنوان شاگرد و صحابی تستری که برخی از او اخباری نیز نقل کرده اند، آمده است از جملۀ آنها:
برخی محققین بر این نظرند که تستری کتابی با خط خود به یادگار نگذاشت و آثاری که به وی منسوب است، خلاصه ای از مطالبی است که وی بر شاگردان خود بیان داشته و آنها بعد از وفات تستری به جمع آوری و کتابت آن پرداخته اند.
wikinoor: تستری،_سهل_بن_عبدالله