تسالوس

لغت نامه دهخدا

تسالوس. [ ت ِس ْ سا ] ( اِخ ) یکی از اطباو محارم اسکندر که از طرف وی به دربار پیکسودور، پادشاه کاریه رفت تا مانع ازدواج دختر پیکسودور، با برادر اسکندر گردد. و همین امر باعث گردید که فیلیپ وی را زندانی کند. تسالوس تا زمانی که فیلیپ زنده بود در زندان بسر برد و پس از قتل فیلیپ مورد توجه فراوان اسکندر قرار گرفت. ( از ایران باستان ج 2 ص 1211 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس