دیکشنری
مترجم
بپرس
تساجم
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
تساجم. [ ت َ ج ُ ] ( ع مص ) روان شدن اشک. ( المنجد ). تسجیم. ( متن اللغة ). اسجام. ( المنجد ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها