تزؤر

لغت نامه دهخدا

تزؤر.[ ت َ زَءْ ءُ ] ( ع مص ) بانگ کردن شیر و غریدن. ( آنندراج ). رجوع به تزأر و تزآر در همین لغت نامه شود.

تزور. [ ت َ زَوْ وُ ] ( ع مص ) دروغ گفتن. ( از متن اللغة ) ( از المنجد ). || تزویر. ( متن اللغة ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ): تزوَّرالشی ٔ؛ زوَّره لنفسه. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). تزور الکلام ؛ زوره لنفسه. ( متن اللغة ) :
ابلغ امیرالمؤمنین رسالة
تزورتها من محکمات الرسائل.
( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

بانگ کردن شیر و غریدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس