تزنیخ. [ ت َ ] ( ع مص ) برداشتن بزغاله سر خود را وقت شیر مکیدن ، از گرفتگی گلو یا خشکی حلق. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ). || درآویختن کنه در آنچه مورد علاقه اوست. ( از متن اللغة ).