تزمت. [ ت َ زَم ْ م ُ ] ( ع مص ) آهسته شدن.( تاج المصادر بیهقی ). آهستگی و وقار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). توقر. ( اقرب الموارد ). آهستگی در وقار. ( از متن اللغة ). سالمند و باوقار بودن. ( از المنجد ). و رجوع به توقر در همین لغت نامه شود. تزمة. [ ت ِ م َ ] ( ع اِ ) تزم. رجوع بهمین کلمه شود.