لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
تزریق کردن
زدن، تزریق کردن، اماله کردن، سوزن زدن
پاشیدن، تزریق کردن، جاری ساختن
تزریق کردن، در دنده انداختن، افزودن بر
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_inject به معنای تزریق کردن
ا↙️
#اناژیدن 👈 enājhidan 👈 ان ( به معنای درون، در ) آژیدن ( به معنای سوراخ کردن و فرو کردن، بروید به دهخدا )
▪️مثال:
پزشک همراهِ بیمار را از اتاق بیرون کرد، سپس بیحس کننده را به میانِ مهره های کمریِ بیمار اِناژید ( تزریق کرد. )
... [مشاهده متن کامل]
🔺 نکته:
پیشوندِ "اِن" یا "اَن" به معنای "در" و "درون" پیشتر در زبانِ فارسی به کار رفته است، برای مثال در واژه ی #اندر .
🔺 توجه:
🔹 #injection
🔹 #اناژه ( اِناژه، تزریق، آمپول )
▪️مثال:
۱ - یک هفته پس از اناژه ی ( تزریقِ ) پنی سیلین هنوز سرین ام درد می کند.
۲ - امروزه دریافته اند که اناژه های ( آمپول های ) ویتامینِ ب ۱۲ اثری بر روی سلامتِ یک آدمِ تندرست ندارد.
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی
نوواژه برای جایگزینیِ #to_inject به معنای تزریق کردن
ا↙️
#اناژیدن 👈 enājhidan 👈 ان ( به معنای درون، در ) آژیدن ( به معنای سوراخ کردن و فرو کردن، بروید به دهخدا )
▪️مثال:
پزشک همراهِ بیمار را از اتاق بیرون کرد، سپس بیحس کننده را به میانِ مهره های کمریِ بیمار اِناژید ( تزریق کرد. )
... [مشاهده متن کامل]
🔺 نکته:
پیشوندِ "اِن" یا "اَن" به معنای "در" و "درون" پیشتر در زبانِ فارسی به کار رفته است، برای مثال در واژه ی #اندر .
🔺 توجه:
🔹 #اناژه ( اِناژه، تزریق، آمپول )
▪️مثال:
۱ - یک هفته پس از اناژه ی ( تزریقِ ) پنی سیلین هنوز سرین ام درد می کند.
۲ - امروزه دریافته اند که اناژه های ( آمپول های ) ویتامینِ ب ۱۲ اثری بر روی سلامتِ یک آدمِ تندرست ندارد.
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی