تزحر

لغت نامه دهخدا

تزحر. [ ت َ زَح ْ ح ُ ] ( ع مص ) پیچاک کردن شکم و دم برآوردن و به بیماری زحیر مبتلا شدن. || روان شدن شکم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || زادن زن بچه را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).

فرهنگ فارسی

پیچاک کردن شکم و دم بر آوردن و به بیماری زحیر مبتلا شدن یا روان شدن شکم .

پیشنهاد کاربران

بپرس