تزاوج

لغت نامه دهخدا

تزاوج. [ ت َ وُ ] ( ع مص ) با یکدیگر جفت شدن. ( زوزنی ). با یکدیگر جفت کردن. ( دهار ). جفت و قرین شدن با هم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || تشابه سخن بیکدیگر در سجع و وزن. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بهم جفت شدن .

فرهنگ معین

(تَ وُ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - با هم جفت و قرین شدن . ۲ - زناشویی .

فرهنگ عمید

۱. جفت و قرین شدن با هم.
۲. ازدواج کردن، زناشویی.

پیشنهاد کاربران

بپرس