ترییم

لغت نامه دهخدا

ترییم. [ ت َ ] ( ع مص ) مکان کردن جایی. ( تاج المصادر بیهقی ). مقیم بودن به جایی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || پیوسته شدن باران. ( تاج المصادر بیهقی ). || تیره بودن و مقیم بودن ابر بی باران. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || پیوسته بودن ابر و از جای نرفتن آن. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || افزون شدن بر چیزی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس