تریز. [ ت ِ ] ( اِ ) شاخ جامه و قبا را گویند و آن دو مثلث باشد از دو طرف دامن جامه. ( برهان ). قطعه ای از جامه و قبا و آن مثلث باشد. ( غیاث اللغات ). شاخ جامه و قبا یعنی دو مثلث واقع در هر طرف دامن آن. ( ناظم الاطباء ). شاخ جامه که تیریز گویند. ( فرهنگ رشیدی ). صاحب انجمن آرا در ذیل تریر آرد: بر وزن حریر، شاخ جامه باشد و آن دو مثلث است از دو طرف دامن جامه و آنراتیریز نیز گویند... و اینکه برهان تریر بر وزن حریرگفته و من نیز چنان نوشته ام خطاست و تریز است با زاء نقطه دار در آخر و آن مخفف تیریز است... ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) : زین خام که دارد جگر پخته تریزش پرزی به هزار اطلس معلم نفروشم.
خاقانی.
ای ازل بر قد تو جست قبای ابدت دامن کشان بر پای هفته ات هفت بند از چپ و راست شش تریزت ز شش جهت پیر است.
ملا ملک قمی ( از انجمن آرا ).
|| بال و پر مرغان را نیز گفته اند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). بال مرغ. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تیریز و تریج شود.
فرهنگ فارسی
تیریز، تریج:دامن لباس، دامن قبا، گوشه دامن قبا ( اسم )۱- دو مثلث که از دو طرف دامن جامه بر آورند شاخ جامه و قبا. ۲- بال و پر مرغان .
فرهنگ عمید
۱. دامن لباس. ۲. دامن قبا. ۳. گوشۀ دامن قبا.
واژه نامه بختیاریکا
( تِریز ) ریز؛ پاره؛ تکه؛ قطعه؛ یه لا یه تریز. در بعضی منابع تیز؛ درز؛ شکاف و فرو رفتگی هم معنی شده ( تِریز ) مِن تریز مازه نُهادِن
پیشنهاد کاربران
تَریز برپایهٔ مزدیسنا نام یک دیو از دیوهای کماله آفریده اهریمن می باشند. نام تریز همراه با زریر در ادبیات زرتشتی پیوسته با هم می آید. تریز دشمن خرداد و زریز دشمن امرداد می باشند. تریز در پهلوی tariz و در اوستا - taurvay به معنای تارومارکننده است. زریز نیز در پهلوی zariz و در اوستایی - zairik و معنای زردرنگ می دهد. ... [مشاهده متن کامل]
• مهرداد بهار، پژوهشی در اساطیر ایران، چاپ پنجم، پاییز ۱۳۸۴، نشر آگه. شابک ۹۶۴−۳۲۹−۰۰۹−۳ • مقاله های دارای پیوند نیازمند ابهام زدایی از مارس ۲۰۲۱ • اسطوره شناسی ایرانی • دائواها • ایزدان مزدیسنا • صفحه های دارای تابع تجزیه گر آرایش عدد با آرگومان غیرعددی • همه مقاله های دارای پیوند نیازمند ابهام زدایی
روشی نطام یافته برای حل مسئله و پرورش خلاقیت است
تریز که به تلفظ عامیانه تریج گفته می شود به معنی = پایین قبا