ترکیب بندی
فرهنگستان زبان و ادب
پیشنهاد کاربران
ترکیب بندی یا کمپوزیسیون ( به فرانسوی: Composition ) در هنرهای گوناگون به معنای تنظیم جایگاه اجزای یک اثر است که هنرمند برای ایجاد وحدت و تناسب بین بخش های مختلف اثر خود به کار می برد. برای مثال یک شهر، یک اثر معماری، یک اثر موسیقایی، شعر و داستان، و آثار نقاشی و عکاسی و طراحی دارای ترکیب بندی های متفاوت ویژه ای هستند که هنرمند برگزیده است. تعادل، تقارن و ریتم از عواملی هستند که در کمپوزیسیون به آن ها توجه می شود.
... [مشاهده متن کامل]
اصول ترکیب بندی نسبت ها، مفاهیم و تعاریفی هستند که در بیشتر هنرهای تجسمی با رعایت آن ها به چشم نوازی اثر افزوده می شود. این چشم نوازی نسبی است یعنی ممکن است در نظر همه چشم نواز محسوب نشود. دانستن این اصول و استفاده آگاهانه از آن ها می تواند به زیبایی بصری عکس کمک کند. برای مثال: نسبت های طلایی، قانون دو سوم ها، فضای منفی، تقارن نامتقارن و مانند آن ها.
به جای دادن منطقی عناصر تجسمی در فضای مورد نظر، در سطح دو بعدی یا سه بعدی ترکیب بندی یا کمپوزیسیون می گویند. ترکیب بندی تحت قواعد و اصول معین و محاسبات دقیق انجام می گردد و بین عناصر تصویری ارتباط، پیوند و روابط منطقی ایجاد می کند.
نظم و ترتیب دادن، برنامه ریزی کردن بین عناصر تصویری، منسجم نمودن قسمت ها با هم، ترکیب کردن و کنار هم قرار دادن آنها، ساختار و سازماندهی عناصر تجسمی و هماهنگ کردن همهٔ اجزا با هم، مفهوم ترکیب را مشخص می کند. مفهوم ترکیب بندی یا کمپوزیسیون با مفاهیم دیگر از جمله: COMPOSITION, Formation، ارتباط و مطابقت دارد که هر کدام به نحوی به در خلاقیت تجسمی مصداق پیدا می کند.
اصطلاح ترکیب در همهٔ هنرها به خصوص هنرهای تجسمی بکار می رود. مانند ترکیب موسیقی، یا ترکیب نقوش هندسی و غیر هندسی، ترکیب شکل های انتزاعی ترکیب یک فیلم سینمایی و به طور کلی ترکیب یک اثر هنری.
شکل ها نسبت به فضایی که اشغال می کنند جلوه های متفاوتی به خود می گیرند و در اثر نیروهای بصری ناشی از شکل و زمینه مفهوم جداگانه بدست می آورند. هر شکل ثابت، مثلاً یک دایره، در داخل مربع، مربع مستطیل، لوزی و حتی دایره جلوه های متغیر به خود می گیرد و خصوصیات تصویری آن متغیر می شود. بدین ترتیب هر شکل و نقشی نسبت به فضا و شکل اطراف جلوه و معنای خاص پیدا می کند که ناشی از نیروهای بصری است. در نتیجه هر واحد بصری موقعیت فضایی و جلوه و نمود خود را به واسطه روابط فعال و متقابل واحدهای تصویری پیرامون خود کسب می کند و نیروهای تصویری که از جهات مختلف، راست و چپ، بالا و پایین، جلو و عقب بر آن اثر می گذارند موقعیت فضایی آن را ایجاد می کنند. علاوه بر آن رنگ با ارزش های تصویری خاص خود که دائماً تحت تأثیر و دگرگونی شرایط فضایی و تابش نور می باشد، و بافت نیز به صورت مؤثر در مشخص کردن موقعیت فضایی و کیفیات بصری عناصر تصویری مؤثر هستند.
... [مشاهده متن کامل]
اصول ترکیب بندی نسبت ها، مفاهیم و تعاریفی هستند که در بیشتر هنرهای تجسمی با رعایت آن ها به چشم نوازی اثر افزوده می شود. این چشم نوازی نسبی است یعنی ممکن است در نظر همه چشم نواز محسوب نشود. دانستن این اصول و استفاده آگاهانه از آن ها می تواند به زیبایی بصری عکس کمک کند. برای مثال: نسبت های طلایی، قانون دو سوم ها، فضای منفی، تقارن نامتقارن و مانند آن ها.
به جای دادن منطقی عناصر تجسمی در فضای مورد نظر، در سطح دو بعدی یا سه بعدی ترکیب بندی یا کمپوزیسیون می گویند. ترکیب بندی تحت قواعد و اصول معین و محاسبات دقیق انجام می گردد و بین عناصر تصویری ارتباط، پیوند و روابط منطقی ایجاد می کند.
نظم و ترتیب دادن، برنامه ریزی کردن بین عناصر تصویری، منسجم نمودن قسمت ها با هم، ترکیب کردن و کنار هم قرار دادن آنها، ساختار و سازماندهی عناصر تجسمی و هماهنگ کردن همهٔ اجزا با هم، مفهوم ترکیب را مشخص می کند. مفهوم ترکیب بندی یا کمپوزیسیون با مفاهیم دیگر از جمله: COMPOSITION, Formation، ارتباط و مطابقت دارد که هر کدام به نحوی به در خلاقیت تجسمی مصداق پیدا می کند.
اصطلاح ترکیب در همهٔ هنرها به خصوص هنرهای تجسمی بکار می رود. مانند ترکیب موسیقی، یا ترکیب نقوش هندسی و غیر هندسی، ترکیب شکل های انتزاعی ترکیب یک فیلم سینمایی و به طور کلی ترکیب یک اثر هنری.
شکل ها نسبت به فضایی که اشغال می کنند جلوه های متفاوتی به خود می گیرند و در اثر نیروهای بصری ناشی از شکل و زمینه مفهوم جداگانه بدست می آورند. هر شکل ثابت، مثلاً یک دایره، در داخل مربع، مربع مستطیل، لوزی و حتی دایره جلوه های متغیر به خود می گیرد و خصوصیات تصویری آن متغیر می شود. بدین ترتیب هر شکل و نقشی نسبت به فضا و شکل اطراف جلوه و معنای خاص پیدا می کند که ناشی از نیروهای بصری است. در نتیجه هر واحد بصری موقعیت فضایی و جلوه و نمود خود را به واسطه روابط فعال و متقابل واحدهای تصویری پیرامون خود کسب می کند و نیروهای تصویری که از جهات مختلف، راست و چپ، بالا و پایین، جلو و عقب بر آن اثر می گذارند موقعیت فضایی آن را ایجاد می کنند. علاوه بر آن رنگ با ارزش های تصویری خاص خود که دائماً تحت تأثیر و دگرگونی شرایط فضایی و تابش نور می باشد، و بافت نیز به صورت مؤثر در مشخص کردن موقعیت فضایی و کیفیات بصری عناصر تصویری مؤثر هستند.
کمپوزیسیوم
برابر پارسی : ساختار