[ویکی نور] صائن الدین علی بن محمد، حکیم و عارف و فقیه و شاعر و ادیب سده هشتم و نهم است. کنیه او را ابومحمد ذکر کرده و نام وی را به صورت ابن ترکه، ترکه خجندی، صائن الدین، صائن الدین ترکه، صائن الدین ترکه خجندی و صائن الدین خجندی نیز آورده اند. او نواده ابوحامد صدرالدین ترکه اصفهانی بود. صائن الدین، مشهورترین و مهم ترین شخصیت این خاندان به شمار می آید. در منابع، به زادگاه او اشاره نشده، ولی از آنجا که پدر و جد وی ساکن اصفهان بودند، به احتمال قریب به یقین در اصفهان به دنیا آمده است. تاریخ ولادت وی نیز در منابع ذکر نشده، اما چون در پایان رساله اش، «نفثة المصدور اول»، تاریخ تألیف آن، 829 ضبط شده و در اوایل همین رساله، وی از 59 ساله بودن خود سخن گفته، معلوم می شود که در 770 به دنیا آمده است.
صائن الدین، سال ها نزد برادر بزرگ خود که از عالمان عصر بود، به تحصیل علوم دینی نظیر حدیث و تفسیر و فقه و اصول پرداخت. بعد از آنکه تیمور در 789 اصفهان را تصرف کرد، صائن الدین به همراه برادرانش به سمرقند کوچانده شد. در آنجا برادر بزرگش، بر اساس وصیت پدرانش، اسباب سفر او را فراهم آورد و وی به حجاز و مصر و شام رفت و سال ها از مشایخ صوفیه و عالمان، کسب دانش و معرفت کرد، سپس به ایران آمد و بعد از شنیدن خبر درگذشت تیمور در 807، به اصفهان برگشت.
در منابع از فرزندان صائن الدین ذکری نشده، اما خود او از دَه فرزندش که در واقعه دستگیری او همراهش بوده اند، سخن گفته است. نام دو تن از پسران وی در آثارش آمده است. یکی از آنها محمد است که صائن الدین کتاب «المناهج فی المنطق» را به درخواست وی نوشته است.
شیخ سراج الدین بُلقینی، از جمله استادان صائن الدین بوده و صائن الدین در مصر از وی حدیث می شنیده است. صائن الدین به همراه جمعی از بزرگان معاصر خود با سید حسین اَخلاطی ملاقات داشته و از او نیز مطالبی آموخته و احتمالاً از محضر شمس الدین محمد بن حمزه فَناری (متوفی 834)، مؤلف «مصباح الانس»، نیز بهره برده است.
صائن الدین شاگردانی نیز تربیت کرد که از آن جمله اند: پسرش محمد؛ میر سید محمد بدخشی؛ پهلوان شمس الدین محمد بن عبداللّه کاتبی نیشابوری، از شاعران قرن نهم که در تصوف از مریدان و شاگردان صائن الدین بود؛ امیر سید احمد لاله ای؛ و شرف الدین علی یزدی.
صائن الدین در آثارش، از جمله در «تحفه علائیه»، خود را شافعی خوانده و در «نفثة المصدور» در دفاع و ستایش از مشایخ صوفیه، آنان را اهل سنّت و جماعت دانسته و شیعه و معتزله و فلاسفه را دشمنان سنّت و جماعت ذکر کرده است، اما شوشتری، به استناد یک بیت شعر خطاب به حضرت علی(ع) که به صائن الدین نسبت داده شده، نام وی را در شمار عارفان شیعی آورده است.
صائن الدین، سال ها نزد برادر بزرگ خود که از عالمان عصر بود، به تحصیل علوم دینی نظیر حدیث و تفسیر و فقه و اصول پرداخت. بعد از آنکه تیمور در 789 اصفهان را تصرف کرد، صائن الدین به همراه برادرانش به سمرقند کوچانده شد. در آنجا برادر بزرگش، بر اساس وصیت پدرانش، اسباب سفر او را فراهم آورد و وی به حجاز و مصر و شام رفت و سال ها از مشایخ صوفیه و عالمان، کسب دانش و معرفت کرد، سپس به ایران آمد و بعد از شنیدن خبر درگذشت تیمور در 807، به اصفهان برگشت.
در منابع از فرزندان صائن الدین ذکری نشده، اما خود او از دَه فرزندش که در واقعه دستگیری او همراهش بوده اند، سخن گفته است. نام دو تن از پسران وی در آثارش آمده است. یکی از آنها محمد است که صائن الدین کتاب «المناهج فی المنطق» را به درخواست وی نوشته است.
شیخ سراج الدین بُلقینی، از جمله استادان صائن الدین بوده و صائن الدین در مصر از وی حدیث می شنیده است. صائن الدین به همراه جمعی از بزرگان معاصر خود با سید حسین اَخلاطی ملاقات داشته و از او نیز مطالبی آموخته و احتمالاً از محضر شمس الدین محمد بن حمزه فَناری (متوفی 834)، مؤلف «مصباح الانس»، نیز بهره برده است.
صائن الدین شاگردانی نیز تربیت کرد که از آن جمله اند: پسرش محمد؛ میر سید محمد بدخشی؛ پهلوان شمس الدین محمد بن عبداللّه کاتبی نیشابوری، از شاعران قرن نهم که در تصوف از مریدان و شاگردان صائن الدین بود؛ امیر سید احمد لاله ای؛ و شرف الدین علی یزدی.
صائن الدین در آثارش، از جمله در «تحفه علائیه»، خود را شافعی خوانده و در «نفثة المصدور» در دفاع و ستایش از مشایخ صوفیه، آنان را اهل سنّت و جماعت دانسته و شیعه و معتزله و فلاسفه را دشمنان سنّت و جماعت ذکر کرده است، اما شوشتری، به استناد یک بیت شعر خطاب به حضرت علی(ع) که به صائن الدین نسبت داده شده، نام وی را در شمار عارفان شیعی آورده است.
wikinoor: ترکه_اصفهانی،_علی_بن_محمد