ترکمون

گویش مازنی

/ter kemoon/ ترکمانان نژاد میانه ی ترک و مغول هستند که پس از خالی شدن آسیای مرکزی از ایرانی نژادان، خاک این نقاط وسیله اقوام ترک و مغول و ازبک و پیغور و در پایان کار ترکان مختلط نژادی، ترک مغول مسکون گردید و نژاد ایرانی به صورت اقلیت های تبعه آن نژادها و زیردست آنان قرار گرفتترکمانان دایره ی نفوذ و پیش روی خود را در مقاطع فترت های طلوع و غروب حکومت ها، خاصه پس از هجوم و مهاجرت جمعی ترکان پس از جنگ دندانقان به ایران، به سوی دشت تاریخی گرگان ادامه دادند و پس از سلسله ی زندیه مورد کشتار بی رحمانه ی آقامحمدخان که عناد و دشمنی ایل قاجار با آنان انگیزه این کینه جویی بود، مورد قهر و غلبه قرار گرفتند و بدترین خسارات و اسیرگیری از این قوم به ظهور رسید، پس از آقا محمد خان ترکمانان به قصد انتقام، از ضعف دولت قاجار سود بردند و سراسر مازندران و قومس تاریخی و بخش بزرگی از خراسان، مورد تاخت و تاز انتقام جویانه و کشتار و غارت و اسیرگیری از مردم بی دفاع این سامان و قوافل و کاروان های تجاری و زیارتی آنان گشترضاشاه با سرکوب دهشتناک ترکمنان به تهاجمات و ایلغارهای آنان خاتمه داد و با ایجاد شهری در مکان تاریخی گرگان قدیم بنام گنبد قابوس و تغییر پروسه ی زیست، ترکمنان را به عنوان جزیی از اقوام ملت ایران وارد گردانیداین فرایند نوین کاملا متباین با گذشته است

واژه نامه بختیاریکا

( تِرِکمون + ) شکم دریده؛ ترکیده

پیشنهاد کاربران

ترکمون واژه ای است که بیشتر کاربردی عامه پسنددارد و معنایش همانیست که عبارت " شکست مفتضحانه " بدست میدهد.
به هیچ وجه معنی حاملگی به حرام ندارد. بلکه :
معادل تر زدن، ضایع کردن چیزی یا کاری، خراب کردن چیزی یا کاری.
انجام کاری با بدترین شکل ممکن که منجر به نتیجه بسیار بدی شود به شکلی که اصلاح آن غیر ممکن یا بسیار دشوار است.
ترکمون: کلمه ای در مقام توهین و دشنام.
ترکمون زده : [عامیانه، اصطلاح] نوعی دشنام است. توهینی برای زاییدن یا خراب کاری. حامله شدن به بچه حرام زاده.
( ( این جندیه نیم واجبی هزار تا جادو و جنبل میکنه و وختی میبینه حاجی اجاقش کوره به هوای این که ارث حاجی رو بخوره میره زیر پای میرزا حسین تونتاب. . میخوابه و این کاکل زری را که ایشالو کاکلش رو آب مرده شور خونه بیفته ترکمون میزنه. ) ) ( صادق چوبک، سنگ صبور )
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس