ترکاری

لغت نامه دهخدا

ترکاری. [ ت َ ] ( حامص مرکب ) بزبان مردم هند باغبانی. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

ترکاره - تره کاریهر خوراک که در ان سبزی و میوه باشد
( در فارسی رایج در افغانستان ) سبزیجات.
سوپ ترکاری = سوپ سبزیجات.

بپرس