ترک فعل ( دست کشیدن یا انجام ندادن کاری ) :
همتای پارسی این دو واژه عربی، این است:
موکس کار mukse - kār ( سنسکریت: muksa: ترک )
همتای پارسی این دو واژه عربی، این است:
موکس کار mukse - kār ( سنسکریت: muksa: ترک )
عدک ترک انفاق
خودداری از انجام کاری
ترک فعل به معنای کلمه، یعنی انجام ندادن نکردن و. . . ترک فعل یعنی فعلی که ترک شده فعلی که انجام نشده.
ترک فعل� ( omission ) از اصطلاحات�علم حقوق�بوده و به معنای جرمی است که بر اساس آن فرد از انجام�وظیفه قانونی�خود، خودداری کند.
اسم قلابی. .
ترک صحنه دادگاه
ترک صحنه دادگاه