[ویکی فقه] ترکی نورمحلی، مولوی ترک علی شاه قلندر نورمحلی متخلص به ترکی (۱۲۴۲-۱۳۳۲ق/۱۸۲۶-۱۹۱۴م)، سیاح، نویسنده و شاعر فارسی گوی شبه قاره بود.
نسبت او، بنابر آنچه خود در مقدمۀ تذکرۀ سخنوران چشم دیده
ترکی نورمحلی، ترک علی شاه، سخنوران چشم دیده، ج۱، ص۲۶، دکن، چ سنگی.
دیگر آثار او به فارسی اینهاست: ساقی نامه، رسالۀ منظوم بدر حسین و مثنوی های صورت سرمد، گلزار محبت، طول امل، شکرآب و ناز و نیاز، و دو اثر منثور به نام های سرودالناظرین و گلبانگ ترکی. آنچه از او به زبان اردو به یادگار مانده، اینهاست: مثنوی های گلزار شهادت، جلال اختر، سعدوجمیله، تبسمکده و تمسخرکده، نیز دیوان اشعاری با عنوان سرمایۀ حیات و دیگری به نام شباب.
عبدالرشید، تذکرۀ شعرای پنجاب، لاهور، ۱۳۴۶ش.
از ترکی، پسری به نام فتح محمد متخلص به قیصر و دو دختر به نام بسم الله بیگم، متخلص به عصمت و خیرالنسابیگم، متخلص به عفت در سخنوران چشم دیده نام برده شده است که هر ۳ به فارسی شعر می سروده اند.
نقوی، علیرضا، تذکره نویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۴۵، تهران، ۱۳۴۳ش.
...
نسبت او، بنابر آنچه خود در مقدمۀ تذکرۀ سخنوران چشم دیده
ترکی نورمحلی، ترک علی شاه، سخنوران چشم دیده، ج۱، ص۲۶، دکن، چ سنگی.
دیگر آثار او به فارسی اینهاست: ساقی نامه، رسالۀ منظوم بدر حسین و مثنوی های صورت سرمد، گلزار محبت، طول امل، شکرآب و ناز و نیاز، و دو اثر منثور به نام های سرودالناظرین و گلبانگ ترکی. آنچه از او به زبان اردو به یادگار مانده، اینهاست: مثنوی های گلزار شهادت، جلال اختر، سعدوجمیله، تبسمکده و تمسخرکده، نیز دیوان اشعاری با عنوان سرمایۀ حیات و دیگری به نام شباب.
عبدالرشید، تذکرۀ شعرای پنجاب، لاهور، ۱۳۴۶ش.
از ترکی، پسری به نام فتح محمد متخلص به قیصر و دو دختر به نام بسم الله بیگم، متخلص به عصمت و خیرالنسابیگم، متخلص به عفت در سخنوران چشم دیده نام برده شده است که هر ۳ به فارسی شعر می سروده اند.
نقوی، علیرضا، تذکره نویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۴۵، تهران، ۱۳۴۳ش.
...
wikifeqh: ترک_علی شاه_قلندر_ترکی_نورمحلی