ترک دادن

لغت نامه دهخدا

ترک دادن. [ ت َ دَ ] ( مص مرکب ) قطع کردن. پایان دادن. خاموش ساختن. رها کردن :
سنّت عشق سعدیا ترک نمیدهی بلی
کی ز دلم بدر رود خوی سرشته در گلم.
سعدی.
باک مدار سعدیا گر به فدا رود سری
هر که به معظمی رسد ترک دهد محقّری.
سعدی.
نشست شعله آواز بلبلان صائب
برای خاطر گل ترک آه و ناله بده.
صاحب ( از آنندراج ).

پیشنهاد کاربران

بپرس