ترک خوردگی

/tarakxordegi/

معنی انگلیسی:
crackup

فرهنگستان زبان و ادب

{cracking} [حمل ونقل درون شهری] به وجود آمدن تَرَک در سطح روکش راه براثر حرکت وسایل نقلیه یا فشارهای محیط یا نامرغوبی مصالح

دانشنامه آزاد فارسی

تَرَک خوردگی (craquelure)
شبکه ای از تَرَک ها بر سطح پردۀ نقاشی که بر اثر قدمت ایجاد می شود. در نقاشی با اسلوب تمپرا، تَرک ها به زحمت تشخیص داده می شوند، ولی در پرده های رنگ روغنی کاملاً مشخص اند. ترک خوردگی از نشانه های معتبر قدمت اثر است. ترک هایی که به صورت مصنوعی برای جعل اثر به وجود می آورند، معمولاً قابل بازیابی اند. اگر تَرک خوردگی ها چندان نمایان نباشند که نقاشی را بدنما سازند، مرمّت گران معمولاً آن ها را رها می کنند و نادیده می گیرند.

مترادف ها

fraction (اسم)
ذره، شکاف، شکستگی، کسر، برخه، ترک خوردگی، بخش قسمت، تبدیل بکسر متعارفی کردن

فارسی به عربی

کسر

پیشنهاد کاربران

شقٌّ الزجاج = اثر باقی مانده روی شیشه ( ماشین ) از برخورد سنگ و ترک خورده. .
شقٌّ القمر =اثر باقی مانده روی ماه از برخورد شهاب سنگ و ترک خورده.
عراقی ها میگن: إنفِطرَت الجامة، إنکسرت الزِجاجة.
...
[مشاهده متن کامل]

این تعبیر غلطه وباید بگن: إنشقّت الزُجاجة.
چون ( إنشقّ ) مفهوم تغییر کرده در میان مردم عراق وکشورهای عربی و بجاش "إنفطر" مورد استفاده قرار گرفت.
واین بعلّت کوچ اقوام مختلف ومتنوع از کل جهان به کشورهای عربی بوده.
. . .
به
ترک
شق
شق القمر
crack
رجوع کنید.

ترک خوردگیترک خوردگیترک خوردگیترک خوردگیترک خوردگی
منابع• https://bigbangpage.com/tag/ترک-روی-ماه/

بپرس