دیکشنری
مترجم
بپرس
ترک برداشتن
معنی انگلیسی
:
crack
دنبال کنید
واژه نامه بختیاریکا
پاسستن
مترادف ها
flaw
(فعل)
عیب دار کردن، ترک برداشتن
فارسی به عربی
عیب
پیشنهاد کاربران
مو، موبرداشتن/ورداشتن
لهجه و گویش تهرانی
تَرَک مویی و نازک
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها