دیکشنری
مترجم
بپرس
تروب
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
تروب. [ ت َ ] ( ع ص ) مستمند و فقیر، چنانکه گویی به خاک چسبیده است. ( از المنجد ).
فرهنگ فارسی
مستمند و فقیر چنانکه گویی به خاک چسبیده است ٠
پیشنهاد کاربران
تروب در زبان مازندرانی به معنای سوز سرما است
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها