ترهیط

لغت نامه دهخدا

ترهیط. [ ت َ ] ( ع مص ) بسیار خوردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || لقمه را بزرگ گرفتن. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || روی مرکب باقی ماندن و پیاده نشدن. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || در درون منزل خود ماندن و خارج نشدن. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس