[ویکی الکتاب] معنی تَرْهَقُهَا: آن را فرا می گیرد(رهق به معنای احاطه و تسلط یافتن به زور است ، و ارهاق به معنای تکلیف کردن است )
ریشه کلمه:
رهق (۱۰ بار)
ها (۱۳۹۹ بار)
پوشاندن. رسیدن. مثلا گوئیم ذلّت او را پوشید و فقز به او رسید. طبرسی ذیل آیه 27 یونس گوید: رهق لا حق شدن امر است «راهق الغلام» یعنی پسر به مردان لا حق شد «رهقه فی الحرب» او را در جنگ درک مرد. راغب آن را پوشاندن از روی قهر و صحاح مطلق پوشاندن گفته است. ولی قاموس پوشاندن و رسیدن و نزدیک شدن است. نا گفته نماند پوشاندن با رسیدن توأم است و پوشاندن بدون رسیدن غیرممکن است گرچه رسیدن ممکن است گاهی توأم باپوشاندن نباشد در بعضی از آیات پوشاندن و در بعضی رسیدن مناسباست بعضی چهرهها در آن روز کدر و غبارآلود است و سیاهی آن را فرا گرفته و پوشانده است. . کدورت و تیرگی و ذلت چهره آنها را نمیپوشاند و یا به چهره آنها نمیرسد . .در کار من بر من سختی نرسان بر من سخت مگیر. ترسیدیم که به آنها کفر و طغیان برساند و وادار به کفر نماید. در این دو آیه (رساندن) بهتر است گرچه پوشاندن نیز درست است. در نهج البلاغه خطبه 181 آمده «یُوشِکُ اَنْ یَنْقَطِعَ بِهِمُ الْاَمَلُ وَ یَرْهَقَهُمُ الْاَجَلُ» که ظاهراً به معنی رسیدن است. باید دانست رهق لازم و متعدی هر دو آمده است . * او را بعقبه سختی میرسانم. صعود در مفردات و اقرب عقبه سخت معنی شده است. * . رهق به فتح (ر - ه) هم مصدر آمده و هم اسم. و در صورت دوم معنی آن تحمل ملا یطاق است (اقرب) قاموس نیز آن را از جمله معانی این کلمه شمرده است علی هذا ظاهراً مراد از آن در آیه ظلم است چنانکه صحاح آن را ظلم گفته است یعنی هر که به پروردگارش تسلیم شود از نقصان و ظلم نمیترسد زیرا این دو بار نخواهد رسید مثل . و شاید مراد از آن در آیه خفّت و خواری باشد چنانکه در قاموس و اقرب هست. * ظاهراً مراد از رهق طغیان و سفاهت و گمراهی است چنانکه در مجمع و صحاح و قاموس است به نظر میآید: اطلاق رهق به این چیزها از برای آن است که به شخص لاحق میشود و یا او را میپوشانند. یعنی مردانی از انس به مردانی از جنّ پناه میبردند. جنّ در اثر این پناه بردن به آنهاسفاهت و گمراهی افزودند.
ریشه کلمه:
رهق (۱۰ بار)
ها (۱۳۹۹ بار)
پوشاندن. رسیدن. مثلا گوئیم ذلّت او را پوشید و فقز به او رسید. طبرسی ذیل آیه 27 یونس گوید: رهق لا حق شدن امر است «راهق الغلام» یعنی پسر به مردان لا حق شد «رهقه فی الحرب» او را در جنگ درک مرد. راغب آن را پوشاندن از روی قهر و صحاح مطلق پوشاندن گفته است. ولی قاموس پوشاندن و رسیدن و نزدیک شدن است. نا گفته نماند پوشاندن با رسیدن توأم است و پوشاندن بدون رسیدن غیرممکن است گرچه رسیدن ممکن است گاهی توأم باپوشاندن نباشد در بعضی از آیات پوشاندن و در بعضی رسیدن مناسباست بعضی چهرهها در آن روز کدر و غبارآلود است و سیاهی آن را فرا گرفته و پوشانده است. . کدورت و تیرگی و ذلت چهره آنها را نمیپوشاند و یا به چهره آنها نمیرسد . .در کار من بر من سختی نرسان بر من سخت مگیر. ترسیدیم که به آنها کفر و طغیان برساند و وادار به کفر نماید. در این دو آیه (رساندن) بهتر است گرچه پوشاندن نیز درست است. در نهج البلاغه خطبه 181 آمده «یُوشِکُ اَنْ یَنْقَطِعَ بِهِمُ الْاَمَلُ وَ یَرْهَقَهُمُ الْاَجَلُ» که ظاهراً به معنی رسیدن است. باید دانست رهق لازم و متعدی هر دو آمده است . * او را بعقبه سختی میرسانم. صعود در مفردات و اقرب عقبه سخت معنی شده است. * . رهق به فتح (ر - ه) هم مصدر آمده و هم اسم. و در صورت دوم معنی آن تحمل ملا یطاق است (اقرب) قاموس نیز آن را از جمله معانی این کلمه شمرده است علی هذا ظاهراً مراد از آن در آیه ظلم است چنانکه صحاح آن را ظلم گفته است یعنی هر که به پروردگارش تسلیم شود از نقصان و ظلم نمیترسد زیرا این دو بار نخواهد رسید مثل . و شاید مراد از آن در آیه خفّت و خواری باشد چنانکه در قاموس و اقرب هست. * ظاهراً مراد از رهق طغیان و سفاهت و گمراهی است چنانکه در مجمع و صحاح و قاموس است به نظر میآید: اطلاق رهق به این چیزها از برای آن است که به شخص لاحق میشود و یا او را میپوشانند. یعنی مردانی از انس به مردانی از جنّ پناه میبردند. جنّ در اثر این پناه بردن به آنهاسفاهت و گمراهی افزودند.
wikialkb: تَرْهَقُهَا