( ترنیة ) ترنیة. [ ت َ ی َ ] ( ع مص ) سرود کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) سرود. ناله. شادمانی ( ناظم الاطباء ). || ناله کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || شادمان کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || بر پیوسته نگریستن داشتن کسی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). شگفت آوردن کسی را حسن کسی و پیوسته نگریستن داشتن او را. ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).ترنیه. [ ت ِ ی ِ ] ( اِخ ) بلوکی در ولایت لان فرانسه که بر کنار کانال سن کانتن واقع است و دارای کارخانه قند و 5900 تن سکنه است.