[ویکی فقه] تَرَنچی، قومی مسلمان و ترک برخاسته از واحه کاشغر در جنوب سین کیانگ/ شین جیانگ که اکنون نیز برخی از افراد این قوم در آن جا سکونت دارند.
بیشتر آنان همراه با دونگان/ تونگان ها (تونگ ـ کان/ هوئی) به دره میانی رود ایلی در شمال غربی ترکستان چین رانده شدند. آنان با گرفتنِ جای دزونگار/ جونگار ها (کلموک/ قلموق ها) ــ که تا زمان کشتارشان به دست نیروهای سلسله چینگ/ کینگ در ۱۱۷۱/ ۱۷۵۸، در آن جا زندگی می کردند ــ از این منطقه حاصلخیز بهره برداری کردند. گفته می شود که تا ۱۲۴۷/۱۸۳۴ شش هزار خانواده ترنچی در آن جا مستقر شده بودند؛ ۴۱۰۰ خانواده در کرانه راست رود ایلی و ۱۹۰۰خانواده در کرانه چپ آن.
بروز درگیری
آنان در آن جا از رفاه کامل برخوردار بودند، اما با افزایش شورش های مسلمانان سین کیانگ ــ که در ۱۲۸۰/ ۱۸۶۳ تحت رهبری خوجه ها به اوج خود رسید ــ حکومت منچو درخواست کمک نظامی از آنان را افزایش داد. این امر به رویارویی ترنچی ها با مقامات چینی، بویژه با ژنرال تسوتسونگ تانگ (۱۲۲۷ـ۱۳۰۲/ ۱۸۱۲ـ ۱۸۸۵)، و همسایگانشان تونگان ها انجامید. قیام یعقوب بیگ خوقندی در همین دوره، به سود ترنچی ها تمام شد. ترنچی ها به رهبری سلطان اعلاخان (ابوالاعلا) در ۱۲۸۲/۱۸۶۵ ــ که مبدأ یک «دوره اسلامی» اعلام شد و هفت سال طول کشید ــ سلطان نشین مستقل قولجه/ کولجه را تشکیل دادند. روسها با تصرف این منطقه، از ۱۲۸۸ تا ۱۲۹۹/ ۱۸۷۱ـ۱۸۸۲ بر ناحیه قولجه حکومت کردند. پس از برگرداندن این منطقه به چین (بر اساس پیمان سن پترزبورگ، منعقد در ۱۲ ربیع الاول ۱۲۹۸/ ۱۲ فوریه ۱۸۸۱، که برخی امتیازات تجاری و کنسولی به روسها داد)، ۴۵۳۷۳ تن از ۵۱۰۰۰ ترنچی به قلمرو روسها رفتند و در اوبلاستِ (استانِ) سمیریچیه ــ عمدتاً در جارکند که در ۱۳۰۰/ ۱۸۸۲ بدین منظور احداث شد ــ و عده ای نیز در ورنی (آلما آتا) و در منطقه ماورای خزر، اطراف بایرام علی، اقامت گزیدند. ترنچی ها گاه با شکل گیری مهاجرنشین های جدید قزاق تغییر مکان می دادند، به طوری که بنا بر سرشماری رسمی روسیه در ۱۳۱۵/ ۱۸۹۷، حدود ۷۰۰۰۰ ترنچی در ترکستان (شامل ۵۶۰۰۰ تن در سمیریچیه) ۸۷/۵% از کل جمعیت منطقه را تشکیل می دادند.این امر از نفوذ فزاینده روسیه در قولجه و کاشغر جلوگیری نکرد. نفوذ روسیه در این منطقه شکل محلی «بازی بزرگ» (رقابت بریتانیا و روسیه برای تسلط بر آسیای مرکزی) بود. رقابت بریتانیا و روسیه در چین، از ۱۳۰۱/ ۱۸۸۴ (هنگامی که چینی ها ایالت سین کیانگ را تشکیل دادند) تا ۱۳۴۱ ش/ ۱۹۶۲ (هنگام بستن کنسولگری های روسیه در این منطقه)، بخشی از این بازی بزرگ بود.
عادات و ویژگی ها
ترنچی ها کشاورزانی یکجانشین بودند. مساجد آن ها شبیه بتکده بود و مدارس متعددی داشتند. بنا بر منابع روسی سده نوزدهم و اوایل سده بیستم، آنان از نظر جسمی و فرهنگی و دینی و زبانی، به یکجانشینان ایرانی شده ماورای جیحون، سرتها (سَرْت)، نزدیک بودند، جز این که زنانشان آزادی بیشتری داشتند و تا زمان واکنش محافظه کارانه خوجه ها حجاب نداشتند. آنان در تولید فرآورده های باغچه ای و تجارت تخصص پیدا کردند و یکی از دو بازار قولجه، بازار ترنچی ها نام داشت. ترنچی ها به گویشی از ترکی شرقی به نام قَرلُق (خَلُخ) سخن می گفتند که نزدیک به زبان ازبکی و متعلق به گروه زبانی یکجانشینان ترکستان غربی و شرقی بود. با وجود این، خاورشناس روس، پانتوسوف ــ که در ۱۲۹۳/ ۱۸۷۶ در قولجه کتابی کشف کرد با عنوان کتاب غَزات در مُلک چین نوشته ملا بلال که در شورش ۱۲۸۰/ ۱۸۶۳ شرکت کرده بود ــ بین گویش ترنچی ها و گویش دودمان اصلی آنان در کاشغر تفاوت هایی یافت. در این کتاب تاریخ رانده شدنِ «سرتهای کاشغر» (همان ترنچی ها) به دره ایلی در حدود ۱۱۷۳ـ۱۱۷۴/ ۱۷۶۰ ذکر شده است. این نسخه خطی، که برای نشان دادن نقل مکان های تاریخی و خصیصه های فرهنگی ترنچی ها منبعی اساسی است، علاوه بر موارد دیگر، ویژگی های زبان آنان را آشکار می کند: لایه ای از واژگان عربی ـ فارسی که در همه گویش های ترکی آسیای مرکزی رایج است، و همچنین شمار زیادی از واژه های دخیل کلموکی و مغولی و چینی که فهمیدن زبان آنان را برای ترک زبانان دیگر، از جمله همسایگانشان، دشوار می سازد و انزوای آنان را نیز بیش تر می کند.
نژاد ترنچی
...
بیشتر آنان همراه با دونگان/ تونگان ها (تونگ ـ کان/ هوئی) به دره میانی رود ایلی در شمال غربی ترکستان چین رانده شدند. آنان با گرفتنِ جای دزونگار/ جونگار ها (کلموک/ قلموق ها) ــ که تا زمان کشتارشان به دست نیروهای سلسله چینگ/ کینگ در ۱۱۷۱/ ۱۷۵۸، در آن جا زندگی می کردند ــ از این منطقه حاصلخیز بهره برداری کردند. گفته می شود که تا ۱۲۴۷/۱۸۳۴ شش هزار خانواده ترنچی در آن جا مستقر شده بودند؛ ۴۱۰۰ خانواده در کرانه راست رود ایلی و ۱۹۰۰خانواده در کرانه چپ آن.
بروز درگیری
آنان در آن جا از رفاه کامل برخوردار بودند، اما با افزایش شورش های مسلمانان سین کیانگ ــ که در ۱۲۸۰/ ۱۸۶۳ تحت رهبری خوجه ها به اوج خود رسید ــ حکومت منچو درخواست کمک نظامی از آنان را افزایش داد. این امر به رویارویی ترنچی ها با مقامات چینی، بویژه با ژنرال تسوتسونگ تانگ (۱۲۲۷ـ۱۳۰۲/ ۱۸۱۲ـ ۱۸۸۵)، و همسایگانشان تونگان ها انجامید. قیام یعقوب بیگ خوقندی در همین دوره، به سود ترنچی ها تمام شد. ترنچی ها به رهبری سلطان اعلاخان (ابوالاعلا) در ۱۲۸۲/۱۸۶۵ ــ که مبدأ یک «دوره اسلامی» اعلام شد و هفت سال طول کشید ــ سلطان نشین مستقل قولجه/ کولجه را تشکیل دادند. روسها با تصرف این منطقه، از ۱۲۸۸ تا ۱۲۹۹/ ۱۸۷۱ـ۱۸۸۲ بر ناحیه قولجه حکومت کردند. پس از برگرداندن این منطقه به چین (بر اساس پیمان سن پترزبورگ، منعقد در ۱۲ ربیع الاول ۱۲۹۸/ ۱۲ فوریه ۱۸۸۱، که برخی امتیازات تجاری و کنسولی به روسها داد)، ۴۵۳۷۳ تن از ۵۱۰۰۰ ترنچی به قلمرو روسها رفتند و در اوبلاستِ (استانِ) سمیریچیه ــ عمدتاً در جارکند که در ۱۳۰۰/ ۱۸۸۲ بدین منظور احداث شد ــ و عده ای نیز در ورنی (آلما آتا) و در منطقه ماورای خزر، اطراف بایرام علی، اقامت گزیدند. ترنچی ها گاه با شکل گیری مهاجرنشین های جدید قزاق تغییر مکان می دادند، به طوری که بنا بر سرشماری رسمی روسیه در ۱۳۱۵/ ۱۸۹۷، حدود ۷۰۰۰۰ ترنچی در ترکستان (شامل ۵۶۰۰۰ تن در سمیریچیه) ۸۷/۵% از کل جمعیت منطقه را تشکیل می دادند.این امر از نفوذ فزاینده روسیه در قولجه و کاشغر جلوگیری نکرد. نفوذ روسیه در این منطقه شکل محلی «بازی بزرگ» (رقابت بریتانیا و روسیه برای تسلط بر آسیای مرکزی) بود. رقابت بریتانیا و روسیه در چین، از ۱۳۰۱/ ۱۸۸۴ (هنگامی که چینی ها ایالت سین کیانگ را تشکیل دادند) تا ۱۳۴۱ ش/ ۱۹۶۲ (هنگام بستن کنسولگری های روسیه در این منطقه)، بخشی از این بازی بزرگ بود.
عادات و ویژگی ها
ترنچی ها کشاورزانی یکجانشین بودند. مساجد آن ها شبیه بتکده بود و مدارس متعددی داشتند. بنا بر منابع روسی سده نوزدهم و اوایل سده بیستم، آنان از نظر جسمی و فرهنگی و دینی و زبانی، به یکجانشینان ایرانی شده ماورای جیحون، سرتها (سَرْت)، نزدیک بودند، جز این که زنانشان آزادی بیشتری داشتند و تا زمان واکنش محافظه کارانه خوجه ها حجاب نداشتند. آنان در تولید فرآورده های باغچه ای و تجارت تخصص پیدا کردند و یکی از دو بازار قولجه، بازار ترنچی ها نام داشت. ترنچی ها به گویشی از ترکی شرقی به نام قَرلُق (خَلُخ) سخن می گفتند که نزدیک به زبان ازبکی و متعلق به گروه زبانی یکجانشینان ترکستان غربی و شرقی بود. با وجود این، خاورشناس روس، پانتوسوف ــ که در ۱۲۹۳/ ۱۸۷۶ در قولجه کتابی کشف کرد با عنوان کتاب غَزات در مُلک چین نوشته ملا بلال که در شورش ۱۲۸۰/ ۱۸۶۳ شرکت کرده بود ــ بین گویش ترنچی ها و گویش دودمان اصلی آنان در کاشغر تفاوت هایی یافت. در این کتاب تاریخ رانده شدنِ «سرتهای کاشغر» (همان ترنچی ها) به دره ایلی در حدود ۱۱۷۳ـ۱۱۷۴/ ۱۷۶۰ ذکر شده است. این نسخه خطی، که برای نشان دادن نقل مکان های تاریخی و خصیصه های فرهنگی ترنچی ها منبعی اساسی است، علاوه بر موارد دیگر، ویژگی های زبان آنان را آشکار می کند: لایه ای از واژگان عربی ـ فارسی که در همه گویش های ترکی آسیای مرکزی رایج است، و همچنین شمار زیادی از واژه های دخیل کلموکی و مغولی و چینی که فهمیدن زبان آنان را برای ترک زبانان دیگر، از جمله همسایگانشان، دشوار می سازد و انزوای آنان را نیز بیش تر می کند.
نژاد ترنچی
...
wikifeqh: ترنچی