ترنجیدگی


معنی انگلیسی:
contraction, fit, spasm, convulsion

لغت نامه دهخدا

ترنجیدگی. [ ت ُ رُ دَ / دِ ] ( حامص ) اسم مصدر از ترنجیدن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). سخت درهم کشیدگی و فشرده شدگی. ( ناظم الاطباء ). مرحوم دهخدا آرد: این کلمه را صاحب ذخیره خوارزمشاهی همه جا با طاء مؤلف نویسد : و تمددرا بپارسی طرنجیدگی گویند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). || درشت گشتگی و دارای چین. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

اسم مصدر از ترنجیدن . سخت درهم کشیدگی و فشرده شدگی .

پیشنهاد کاربران

بپرس